هوش باعث نمیشه آدم هوشمندانه عمل کنه. اگر اینطور بود، در دنیا کلی برندهی نوبل میلیاردر با هیکل ورزشکاری داشتیم.
گرچه ما هوش رو ستایش میکنیم ولی هوش نعمت نسبتا محدودیه. درسته، با هوش میشه سریعتر یاد گرفت و مفاهیم پیچیدهتری رو درک کرد. ولی تضمینی برای خوشبختی یا موفقیت در زندگی نیست.
البته شکی نیست که مفیده. آدمهای باهوش معمولا تحصیلات بهتری دارن، و شغلهای بهتری میگیرن که فرصتهای بزرگتری پیش پاشون قرار میده. اما نبوغ لازمهی موفقیت نیست، حتی شاید که یک مانع باشه.
مهمتر از باهوش بودن، باهوش عمل کردنه. میتونیم اسمش رو بگذاریم «هوش فعال».
یک آدم خیلی باهوش شاید تکلیف درسیاش رو در نیم ساعت انجام بده. یک آدم دیگه با هوش فعال، کارش رو زودتر شروع میکنه، بیشتر وقت میگذاره، ولی در یک روز تعطیل انجامش میده. هر دو دانشآموز نمرهی قبولی میگیرن.
شاید کسی که هوش بیشتری داره خوشاقبالتر به نظر بیاد، ولی سرسری و بدون زحمت طی کردن زندگی هم مشکلات خودش رو درست میکنه. کسی که هوش فعال داره، مهارت ارزشمندتری به دست میاره: اینکه چطور کار هوشمندانهتر رو تشخیص بده و با پشتکار انجامش بده، حتی وقتی که شاید دلش نخواد.
این عادت راحتی نیست، ولی هرکسی میتونه اون رو یاد بگیره. البته یه آدم خیلی با هوش هم اگر دلش بخواد میتونه همین کار رو بکنه. ولی معمولا فقط کسی به این توانایی میرسه که انگیزه خیلی بالایی داره، نه کسی که طوری بزرگ شده که حس میکنه به لطف برنده شدن در قرعهکشی ژن، از همین حالا موفقه.
باهوشترین آدم دنیا میتونه یه سری کارهای حیرتآور انجام بده. ولی کسی که بتونه همیشه کاری که تصمیم میگیره رو انجام بده، آدمیه که میتونه دنیا رو تکون بده.
منبع : کائسنا