نگرانی‌های مرتبط با امنیت شغلی، اغلب به ضعیف‌شدن انگیزه کارکنان منجر می‌شود و رهبران باید برای ازبین‌بردن آن‌ها گام بردارند.

امسال نشان داد که سالی دشوار برای کسب‌وکارهاست؛ از تورم گرفته تا محدودیت‌ها و حتی جنگ‌های برون‌مرزی که درحال رخ‌دادن هستند. در چند ماه گذشته نیز مسافران کشتی کسب‌وکار، با دریایی طوفان‌زده سروکله زده‌اند و خبری از سفری بی‌دغدغه نبوده و متأسفانه، اما قابل درک، این مشکلات تأثیرات مختلفی روی محیط کاری‌مان داشته است که باعث شده بسیاری از کارکنان احساس ترسی برای امنیت شغلی خود داشته باشند. نگرانی‌های مرتبط با امنیت شغلی، اغلب به ضعیف‌شدن انگیزه کارکنان منجر می‌شود. بنابراین رهبران باید برای ازبین‌بردن این ترس‌ها و ایجاد یک محیط کاری پویا گام بردارند.

شرکت ButterflyMX سازمانی است که در دوران پاندمی کرونا تلاش کرد تا حس امنیت و ثبات را در محیط کاری خود ایجاد کند. با استفاده از استراتژی‌های مختلف، آن‌ها مطمئن شدند که کارکنان احساس امنیت و راحتی می‌کنند. نتیجه این استراتژی، ایجاد یک رکورد در رشد و موفقیت شرکت بود. در ادامه ۵ استراتژی که این شرکت برای موفقیت خود استفاده کرد را بررسی می‌کنیم.

۱. بیشتر تعامل کنید و شفاف باشید

همه افراد از تعامل آزاد بهره می‌برند، اما به‌طور خاص تأثیر قابل‌توجهی روی انگیزه کارکنان دارد. هنگام بهبود روابط، به‌ویژه با کارکنان، تعامل شفاف کلیدی است. با شفاف‌بودن و به‌اشتراک‌گذاری به‌روزرسانی‌های منظم و صادقانه در مورد وضعیت شرکت و صنعت، اعتماد کارکنان را به‌دست می‌آورید و انگیزه بیشتری در آن‌ها ایجاد می‌کنید.

شرکت ButterflyMX متوجه شد که دموهای ماهیانه عملکرد سازمان، زمانی کلیدی برای جلب اعتماد کارکنان است. همچنین با برگزاری جلسات پرسش‌وپاسخی که هویت افراد در آن مشخص نبود، اجازه داده می‌شد که کارکنان تمامی سؤالاتی را که در رابطه با محصول، آینده شرکت و وضعیت صنعت داشتند، بپرسند. در کنار این موارد، در طی هفته، زمانی نیز مخصوص صحبت‌های یک‌به‌یک با همکاران تعیین می‌شد.

رهبران اکثر مواقع اهمیت تعامل دوطرفه را فراموش می‌کنند؛ اما با در دسترس قرارگرفتن و بودن در کنار کارکنان، اعتماد آن‌ها بیشتر جلب می‌شود که باعث احساس اطمینان بیشتر در مورد وضعیت شرکت می‌گردد.

۲. در هنگام نیاز از روی خیرخواهی سخت‌گیری کنید

در کنار تعامل، ارائه بازخورد، چه مثبت و چه منفی هم مهم است. تیم شما باید بداند چه کاری را درست انجام می‌دهد و چه کاری نیاز به بهبود دارد. زمانی که با احترام بیان شود، سخت‌گیری‌هایی که از روی خیرخواهی است، نتایج خوبی خواهد داشت.

مدیران باید به‌طور منظم با تیم‌ها تعامل داشته باشند تا در مورد پروژه‌هایشان صحبت کنند. اگر مشکلاتی در تکمیل پروژه یا کیفیت کار وجود دارد، مدیران باید گپ‌وگفتی با افراد پروژه داشته باشند. چه چیزی باعث این موانع می‌شود؟ شناسایی این مسائل و همکاری با یکدیگر، باعث ایجاد یک محیط پویا و دریافت نتایج بهتر می‌شود.

در این میان ارائه بازخورد بسیار مهم است؛ چرا که باعث می‌شود کارکنان ریسک کنند و ابداعات تازه‌ای انجام دهند تا اینکه با همان روش‌های قدیمی به سراغ انجام کارها بروند.

۳. یک چشم‌انداز هیجان‌انگیز بسازید

کارکنان هدفی را می‌خواهند که به‌طور جمعی به آن برسند. اگر ارزش‌ها یا چشم‌انداز مأموریت خود را مشخص نکرده‌اید، در جمع‌کردن تیمتان جهت تلاش برای هدفی مشترک به مشکل بر خواهید خورد.

خلق ارزش‌های بنیادین شما که کارکنان بتوانند روزانه آن‌ها را تجسم کنند، ضروری است؛ زیرا به آن‌ها باور پیدا می‌کنند؛ وقتی مردم به چیزی باور دارند، به آن‌ها انگیزه می‌دهد. به عنوان مثال، یکی از ارزش‌های اصلی شرکت ButterflyMX این است که «بزرگ فکر کن، کوچک انجام بده.» از طریق این ارزش، کارکنان درک می‌کنند که وظایفی که روزانه انجام می‌دهند، بخشی از تصویری بزرگ‌تر است. وقتی همه به وظایف خود عمل می‌کنند، شرکت رشد می‌کند و درنهایت به اهداف خود می‌رسد.

۴. اهداف جاه‌طلبانه اما واقع‌بینانه تعیین کنید

شرکت‌ها اغلب هنگام تلاش برای دستیابی به اهدافی که واقع‌بینانه نیستند، فشار زیادی به خود می‌آورند. برای تعیین هدف‌ها، تلاش کنید اهدافتان واقع‌بینانه باشد، اما همچنان جاه‌طلبی در آن‌ها دیده شود. برای انجام این کار، به داده‌های خود نگاه کنید. داده‌های جمع‌آوری‌شده را تجزیه‌وتحلیل کنید تا به‌طور مناسب هدفی را تنظیم نمایید که در گستره توانایی سازمان است، اما همچنان مرزهای ممکن را فراتر می‌برد.

مهم‌تر از آن، با تیم خود در ارتباط باشید تا دیدگاه‌های آن‌ها را در مورد اهدافی که می‌خواهید تعیین کنید، بشنوید. «همکاری» ابزار قدرتمندی است که به شما کمک می‌کند تا اهداف خود را درک کنید. ایجاد یک تعادل میان اهداف و توانایی‌ها، کلید موفقیت است؛ هیچ‌چیز به اندازه انتظارات دست‌نیافتنی یا کار بدون چالش، انگیزه کارکنان را از بین نمی‌برد.

در کنار این موارد، از خودتان بپرسید چه قدم‌هایی برای رسیدن به اهدافتان ضروری است. چه چیزی هر تیم نیاز دارد تا بتواند به اهداف خود برسد؟ زمانی که هر تیم متوجه نقش خود در اهداف کلی سازمان شود، آن‌ها انگیزه کافی برای انجام بخش خود را خواهند گرفت.

۵. اطمینان حاصل کنید که کارکنان برای دستیابی به این اهداف از حمایت کافی برخوردارند

کارکنان لیاقت حمایت از سمت سازمانشان را دارند؛ چه از نظر شخصی و چه حرفه‌ای. اما نیاز هر فرد با شخص دیگر متفاوت است. برای مثال هر کارمندی انگیزه کافی برای کارکردن از ساعت ۹ تا ۱۷ را ندارد، پس پاسخ در اینجا انعطاف‌پذیری است. علاوه‌براین، کارکنان در «نقش سازمانی» خود نیز به حمایت نیاز دارند. این می‌تواند شامل استخدام افراد بیشتر برای رسیدگی به کارهای اضافی یا خرید نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای مختلف برای ساده‌کردن وظایف باشد. صرف‌نظر از این، حتماً از کارکنان بپرسید که برای موفقیت به چه چیزی نیاز دارند. از آنچه کارکنانتان درحال تجربه هستند، آگاه باشید تا بتوانید مزایا و پشتیبانی بهتری را متناسب با نیازهای آن‌ها انجام دهید.

به‌طور کلی، رهبران می‌توانند با ایجاد محیط‌ کاری پویا از طریق تعامل صحیح، اعتماد و حمایت به کارکنان انگیز دهند. این ویژگی‌ها کمک می‌کند که ذهن کارکنان در مواقعی که پیرامونشان پر از شلوغی و درگیری است، در آرامش باشد.

منبع: دیجیاتو

برچسب گذاری شده در:

,

درباره نویسنده

سامان

فارغ التحصیل کارشناسی نرم افزار، علاقه مند به برنامه نویسی، طراحی وب، تکنولوژی های نوین، یادگیری و فیلم

مشاهده تمام مقالات